گلهای ارکیده
گلهای ارکیده

گلهای ارکیده

عنوان: گلهای ارکیده
کد کالا:

توی راه بیشتر به‌رعنا فکر کردم. دختر بدی نبود. مثل مادرش چادر می‌پوشید و خیلی نجیب و باشخصیت به‌نظر می‌رسید. می‌دونستم تو دانشگاه آزاد، داره کامپیوتر می‌خونه. پدرش هم مرد خوبی بود همین طور مادرش. کسی توی محل ازشون بدی ندیده بود. فقط اون... اصلا مثل روشنک نبود! و عیب کار هم همین بود نمی‌دونم چرا، ولی فکر می‌کردم، روشنک نمونه کامل یه دختر امروزی و ایده‌آله! چیزی که واسه هرپسری یه آرزوئه!

نویسنده:

ماندانا زندی


شابک:

9789647543883


نوبت چاپ:

دوم


ناشر:

علی


قطع کتاب:

رقعی


نوع جلد:

شمیز


تعداد صفحه:

511


تیراژ:

2000

275,000  ريال
وضعیت: موجود
طرح جلد (0)
محتوا (0)

 
نظرات کاربران
  • ماندانا زندی
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1393/12/26

سلام به همه شما مهربونهای نازنین و دوست داشتنی خودم....دمتون گرم که هستین....متاسفم اگه جایی نتونستم انتظارات دوستانو برآورده کنم ،خوشحالم بخاطر اون عزیزدلهایی که کارو پسندیدن....من عاشق تک تک شما جماعت کتاب دوست و کتاب خونم.....بازم می گم دمتون گرم که هستین...خوش بحال من که شماها رو دارم....وقتی به عزیزایی مثل شماها فکر می کنم انگار پشتم به کوه قرصه....یادتون نره که نفس منین ها.....شماعشقا اگه نباشین من تموم می شم.....راستی سال نو تون هم مبارک .....اون طرف شیرینی هم می دیم...(خونه ساغر اینها)بفرمایید اونجام در خدمت باشیم دهنتونو شیرین کنین....به قول پسرخاله مگه چیه؟عیده دیگه
  • شیرین جمشیدی
  • محدوده سنی: از 35 تا 45 سال
  • 1393/2/8

سلام خانم زندی عزیزم
در کل کتاب خوبی بود و من رو جذب کرد ولی کاش هیجانش بیشتر بود کمی خشک رفتار می کردند کتاب ستاره دنباله دار هم همینطور بود یک کتاب با اون همه صفحه قشنگ بود ولی همان مشکل گلهای ارکیده رو داشت .من 162 کتاب رمان خوندم واقعا" اشکال نداره اگر یک جاهایی بوسی ، بغلی ویا احساس که دل آدم رو بلرزاند داشته باشه. بازم ممنون
مرسی نشر علی
  • فرناز
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1393/1/29

با سلام خدمت نویسنده محترم
این از بهترین کتاب هایی بود که تا حالا خوندم.
واقعا قشنگ بود و آدمو تحت تاثیر میذاشت.
این اولین کتابی بود که من کلی گریه کردم واسش . . .
فقط یه خواهشی دارم ازتون دیگه کتاب به این غمگینی ننویسین یا حداقل آخرش خوب تموم بشه. اما در کل کتاب فوق العاده ای بود.
  • adeleh zarein
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/3/22

سلام و عرض ادب خدمت نویسنده محترم ...
دوستان عزیز ، کاش درک کنید که نوشتن یک رمان سختی های زیادی داره ، شاید یک نویسنده مدت ها برای نوشتن یک جمله شب های باشه که بی خوابی بکشه و تنها به امید خواننده این کار رو انجام بده ... و مهم تر از اون ایمان داشه باشید هرگز یک نویسنده کپی برداری نمی کنه چون نوشتن مکامه نیازی به کپی برداری نداره و چقدر قشنگ گاهی از زحمات یک نویسنده تشکر بشه ... این رو بدونید و درک کنید هم نویسنده و هم ناشر سختی های زیادی رو برای چاپ یک رمان می کشند ... بیاین سعی کنیم دوستانه و پر از احترام و محبت انتقاد کنیم ... داستان زیبای بود و ارزش خوندن رو داشت ... گرچه تمام رمان ها ارزش احترام و خوندن رو دارن چون زحمت زیادی برای خلق هر داستانی کشیده می شه ...
به امید اینکه همه بتونیم به زیبایی و احترام انتقاد کنیم ... ممنون از نشر عزیز علی .
  • m.zandi
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1392/3/13

ممنون ستایش مهربونم چقدر خوشحالم که عزیزانی مثل شما هستن که جدا از لایه های ظاهری به عمق داستان و محتوا هم توجه می کنن.امیدوارم کتابای بعدی که سبک کاملا مجزایی دارن ، اینجور شبهه ها رو هم از بین ببرن .وگرنه کدوم کاریه که ایرادی نداشته باشه من خودم که همچین ادعایی ندارم و دلم می خواد با نقایص کارم اشنا بشم تا بتونم بهتر بنویسم.وگرنه امثال شیواجون که کارو خوندن و انتظاراتشون براورده نشده هم نور چشمامن و به نظرشون احترام می ذارم.چون فکر می کنم همینکه لطف کردن کتابها رو با این قیمتها تهیه می کنن و بعد هم با اینهمه مشغله مطالعه شون می کنن منت بزرگی سر من مولف و حتی ناشر گذاشتن و کمترین حق اونا اینه که بتونن نظرشون رو رک عنوان کنن.به هرحال از همه تون ممنونم . معولا سعی می کنم پاسخ نظرات عزیزان رو بفرستم.همیشه منتظر انتقادای شما نازنین هام هستم.((بازم ممنون ستایش جونم))
  • ستایش
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/3/3

سلام به نویسند محترم و نشر علی ...
من واقعا موندم که چرا ما انسان ها انقدر کوته فکر هستیم ، چرا فکر می کنیم با نوشتن چند مکالمه به حساب خنده دار کتابمون و داستانمون می شه مثل داستانهای جناب مودب پور ... واقعا این طرز بیان خیلی زشت و توهین امیز ، هر کسی استعداد این رو داره که مکالمه های خنده دار تو کتابش بیاره و این فقط مربوط به جناب مودب پور نمی شه ... و این رو هم باید دونست شاهکار نکردیم ... لطفا سعی کنید به جای اینکه کتاب رو مثل ابکش سوراخ سوراخ کنید درک کنید که محتوای داستان چی بوده ، دنبال دلایل قانع کننده بگردین برای سوالهاتون ، و همیشه به یک نویسنده احترام بزارین ... چرا چونکه یک نویسنده شاید سالها برای نوشتن یک کتاب زحمت بکشه ، پس خیلی قشنگه که دوستانه انتقاد کنیم نه با تنه و توهین ... داستانش جالب بود و برای نویسند و شاید خیلی ها با ارزش ، نقاط ضعفی داشت ، اما شاید برای من اینطور بوده ... در کل داستان خوبی بود با تشکر زیاد از نشر فوق العاده خوب علی و نویسنده محترم ...
  • M.Zandi
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/7/23

ممنون از شما خانم شیوا.انتقادتون رو خوندم.ممنون که وقت گذاشتین.
  • شیوا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/7/12

سلام خانم زندی فکر کنم این پنجمین باری باشه که پیام میذارم نمیدونم چرا ثبت نمیشه وقتی گل های ارکیده رو خوندم خیلی ناراحت شدم مثل این بود یکی از کتابهای آقای مودب پور رو بخونی با نقص و عیب خیلی بیشتر شخصیت های اصلی کتابتون همون شخصیت های کتابهای آقای مودب پور بود و دیالوگها هم همین طور و یه چیز دیگه لطفا جواب سوالم رو بدین چرا هیچ آزادی نداشت ؟ به نظر من اگه رمانی بی نهایت داستان جالبی داشته باشه و هیچ آزادی نداشته باشه خیلی غیر واقعیه و تمام رمان زیر سوال میره رابطه ی امید و دختره خیلی غیر واقعی بود دیگه حرص آدم رو درمی آوردن چطور ممکنه مردی دو ماه زنش رو نبینه یه بغل خشک و خالیشم نکنه با وجود این که عاشقشم باشه ؟چرا انقدر خشک و سرد نوشته بودین؟
  • شهلا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/6/29

بد بود
  • M.ZANDI
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/5/19

سلام آرمین عزیزم.نماز روزه هات قبول.در مورد سوالت باید بگم که من دوست داشتم انواع روایتهای داستانی رو تجربه کنم.از اول شخص مذکر(دوکتاب اول)تا اول شخص مونث(کتاب سوم)یا حتی دانای کل(کتاب چهارم).نمی دونم تو همه اینا تا چه حد موفق بودم اما در مورد شخصیت امید من همه تلاشمو کرده بودم تا بتونم خودمو جای اون بذارم و بجاش فکر کنم یا حتی تصمیم بگیرم.اما انگار این وسط سوتی هایی هم دادم که اگه لطف کنی و اون قسمتهایی که مد نظرته و من اشتباها بجای اون کاری رو انجام دادم ، برام بفرستی لطف بزرگی کردی.هرچند بعید می دونم تمایلی به ادامه این نوع سبک نگارش داشته باشم.راستی نظر و انتقاد یادت نره.منتظرم در مورد منطق داستان نظرتو برام بفرستی.
  • آرمین
  • محدوده سنی:
  • 1391/4/30

سلام به خانم زندی عزیز من یه سوال ازتون دارم خواهشا جوابمو بدین.شما که خودتون خانوم هستین واسه چی شخصیت اصلی رمانتون آقاست؟شما چطور احساسات یه مرد رو درک میکنین ؟و به نظر من همونطور که یه مرد نمیتونه جای یه زن باشه یه زن هم نمیتونه جای یه مرد باشه
  • M.ZANDI
  • محدوده سنی:
  • 1391/4/11

سلام به همه عزیزانی که این کتاب رو خوندن و مارو از نظراتشون باخبر کردن.همه اونایی که یا رسم مهربون بودن رو بلد نیستن یا کسی بهشون مهربون بودن و دوست داشتن رو یاد نداده و همیشه با تندی برخورد می کنن با هر چیزی که درگیر می کنه ذهنشون رو.مرمر عزیز و نازنینم،خوشحال می شم اگه برای اثبات نظرت کامنتی ازت دریافت کنم یا برام میل بفرستی.به هرحال شما دوست خوبم اولین کسی بودی که همچین نظری برام فرستادی و خیلی از دونستن دلایلت که حتما هم منطقی یه استقبال می کنم.اینو به همه رمان خونای عزیزم می گم تا همه شون بدونن که شخصا به انتقادها و نظرات مخاطبام بیش از حد تصور احترام می ذارم و فکر هم می کنم که همین نکته ها(البته اگه اصولی باشه)تنها عنصریه که می تونه توی بهتر نوشتن آثار بعدی کمکم کنه.پس منو حمایت کنید و هر نکته ای که به ذهنتون می رسه رو باهام درمیون بذارین.
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد...
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را...
یادم باشد که تنها دل ما دل نیست...
دوستتون دارم.بیایین با هم مهربون تر باشیم و اگه خواستیم حرفی یا نقدی بزنیم در جهت سازندگی و کمک به رشد اون باشه.نه دلگیر کردن همدیگه.وگرنه من روشنک ، مرمر ،رویا ، آرزو و تک تک عزیزانی که منت گذاشتن و کتاب حقیرم رو تهیه کردن دوست دارم و از اینکه وقت گرانبهاشون رو به خوندن اون اختصاص دادن بخودم می بالم.
دوستتون دارم.تک تک تونو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • مرمر از کرمانشاه
  • محدوده سنی:
  • 1391/4/7

حتی اسمش هم مثل م.مودب پور کرده همه ی داستانش از کتاب یاسمین بود همه ی همش .خوب نبود اصلا
  • مینا
  • محدوده سنی:
  • 1391/3/15

بدنبود
  • محیا عشق رمان
  • محدوده سنی:
  • 1391/2/24

داستانش رو دوست داشتم.هرچند دوباره از همون عشقای تو کتابا بود.دختر پولدار خوشگل که عاشق یه آس و پاس آسمون جل شده. بهتر بود اینهمه تفاوت نداشتن تا از داستان لذت بیشتری می بردیم.آخرش هم واقعا تاثیرگذار بود و گریه م گرفت.
  • روشنک
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/7

هر کی بگه این کتاب خوبه اشکم در میاد . دستی دستی کشتنمون و زیر خاک کردن ! به نظر من اصلا قشنگ نبود . البته ببخشید ، بی نمک بود واصلا گیرا نبود آخرش هم همه مردن .و السلام
  • هستی
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/24

خیلی بد بود داستانش خیلی غیر واقعی بود.
  • سولمازرضائيان-شهرستان تربت جام-استان خراسان رضوي
  • محدوده سنی:
  • 1390/1/29

گل هاي اركيده
در كل محتواي داستان خوب بود،ولي در داستان موضوع دو خودكشي مطرح شده بود كه ممكن است براي جوانان امروزي بدآموزي داشته باشد، ديگر اينكه آقاي اميد بسيار بلندپرواز بود وباهم سطح خودش پرواز نمي كرد به قول عزيز جونش
((كبوتر باكبوتر باز با باز))كه اين با جامعه ي امروزي زياد هماهنگي نداردو رسيدن به آن بسيار مشكل است وخوشبخت شدن درآن بسياركم،به صورتي كه درداستان دست يافتني شد اين از واقعيت بيسار دور است.
با تشكر از خام م. زندي كه از نظرات براي بهتر شدن آثارشان استفاده مي كنند ومتشكرم از نشر علي كه چنان فرصتي را براي جوانان ايجاد مي كند.
  • سوييا
  • محدوده سنی:
  • 1389/12/4

خوب بود درضمن شيلا جون عشق خاموش ليلا عبدي اصلا اون طوري كه شما ميگي نيست من واقعا اين داستان رو يكي ازبهترينهاي نشر علي ميدونم ممنون ازنشر محبوبم
  • roya
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/29

be nazare man ke ham kheily ghashang bod ham kheily gerye dar.asan kolan khob bod.mamnon azaton dasteton dard nakone.
  • آرزو ذریه عباسی
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/6

بد نبود.ممنون از نشر علی
  • شیلا
  • محدوده سنی:
  • 1389/7/3

مریم جون واسه گریه کردن کتاب عشق خاموش خانم لیلا عبدی رو بخون هر 30 صفحه یکی میمیره با یه مراسم عزاداری حسابی و غم انگیز که دلت کباب میشه
  • 2325
  • محدوده سنی:
  • 1389/6/30

دوست خوبم اگر دنبال كتاب گريه دار قشنگ ميگردي در رده ي اول بهت از تو مي گريزم رو پيشنهاد ميكنم. واقعا" معركه است.
  • مریم
  • محدوده سنی:
  • 1389/6/17

با احترام به نظر همگی اصلا خو ب نبود.از شما دوستان عزیز میخوام یک کتاب گریه دار به من پیشنهاد کنند و البته جذاب و گیرا
  • مرواريد
  • محدوده سنی:
  • 1389/6/11

كتاب خوبي بود.از ان كتابهايي كه ارزش خوندن را دارد.ولي مي تونست بهتر باشه.
  • سارا
  • محدوده سنی:
  • 1389/4/11

عاشق رمان گلهای ارکیدهام.فقط همین که بسیار بسیار بسیار زیبا و پر محتوا بودو به نویسنده عزیز که.موفق باشید
  • باران
  • محدوده سنی:
  • 1389/3/9

اصلا جذاب نبود
 
نظر شما
نظر شما
نام:
*
ایمیل:
محدوده سنی:
*
متن:
*
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*